نظرات شما عزیزان:
توی قاب کهنه یه خاطره
عکس چشماتو تماشا می کنم
تو توی چشمای من ذل می زنی
من بازم عشقتو حاشا می کنم
خیسه احساس تو میشه چشم من
دوباره قسمت غصه ها میشم
اشکا جاری میشه روی گونه هام
تا که یک کم از خودم خالی بشم
اما باز حس گناهه که می خواد
قلبمو از سینه بیرون بیاره
آخه تا کی می تونه این لعنتی
منو تو گذشته هام جا بذاره
Oodi3 |